مروری بر دنیای بردگیم در سال ۲۰۱۵ (بخش اول: سال بازیهای مصرف شونده)
با پایان سال ۲۰۱۵ میلادی، تصمیم دارم در این نوشته تعدادی از مهمترین اتفاقات، بازیها و روندهای سال گذشته رو مرور کنم. طبیعتن این فقط انتخاب شخص من برای این نوشته است و بخ خیلی از بازیها یا اتفاقات مهم اینجا اشاره نشده. این نوشته رو به دلیل طولانی بودن در دو بخش مینویسم. این بخش اولشه:
سال بازیهای مصرف شونده:
یکی از پررنگ ترین روندهای سال گذشته میلادی، پدیده شدن و فروش بالای بازیهای «مصرف شونده» بود. اینا بازیایی هستن که به خاطر ساختارشون تعداد محدودی بار میشه بازیشون کرد. مثل دیدن یک فیلم سینمایی یا سریال که بعد از یک بار دیدن، دیگه دیدن دوباره اش مثل بار اولش نمیشه، چون دیگه داستان رو میدونید. ممکنه فکر کنید پس چه چیزی باعث برتری این بازیها در مقابل بازیهای مشابهی میشه که تعداد زیادی بار میشه بازیشون کرد؟ چیزی که این بازیها در مقابل این محدودیت به دست میارن قدرت فوق العاده شون در ایجاد حس روایت و جلو رفتن یک داستان در جریان بازیه. در بعضی از این بازیها این روایت در جریان یک بازی اتفاق می افته و در بعضی بازیها طراحان بازی به صورتی بازیها رو به هم ارتباط دادن که بازیهای پیاپی ارتباط داستانی پیدا میکنن. این نوع بازیها امسال برای اولین بار به وجود نیامدن و قبلن هم وجود داشتن. ولی سال گذشته سالی بود که چند تا از موفق ترین بازیهای بازار از این دسته بودن و بحث های زیادی هم بین طرفداران و مخالفان این بازیها به وجود آمد. مخالفان این بازیها هزینه ای که برای هر کدوم از این بازیها داده میشه رو در مقابل تعداد ساعات و یا دفعاتی که بازی انجام میشه زیاد میدونن. در مقابل موافقان این بازیها تجربه بازی کردنشون رو منحصر به فرد میدونن و میگن این تجربه گروهی ارزش هزینه بازی رو داره، و مثلن اگه همین هزینه رو با هزینه ای که همین تعداد بازیکن باید برای برن سینما تا همین تعداد ساعت تفریح کنن مقایسه کنیم، اتفاقن هزینه بازی بسیار هم کمتره.
Pandemic Legacy
بازی pandemic الان دیگه از بازیهای کلاسیک در سبک همگروهی به شمار میاد. قبلن این بازی رو اینجا معرفی کردم. سال گذشته بازی Pandemic Legacy به بازار آمد که نسخه متحول شده این بازیه. در بازی pandemic legacy بازیکنها متخصصانی هستن که باید از انسانها در مقابل بیماریهای کشنده ای که در حال گسترش در دنیاست محافظت کنن و مانع نابودی انسانها توسط این بیماریها بشن. داستان کلی در طول یک سال اتفاق میفته که هر بازی یک ماه از این یک سال رو شبیه سازی میکنه. هر بار که بازیکنها یک بازی رو تموم میکنن، بر اساس اینکه اون بازی رو برنده شده باشن یا باخته باشن، تغییراتی در قوانین بازی اتفاق میفته که باعث میشه بازی بعد بسیار متفاوت از بازی قبل بشه. این تغییرات به صورت کاملن پیش بینی نشده و به صورتی اتفاق میفتن که در کل یک تجریه منحصر به فرد برای بازیکنهایی که همه بازیهای این «یک سال» رو بازی کنن به وجود میاره. تعداد دفعاتی که بازیکنها باید بازی کنن تا بازی «تموم بشه»، بین ۱۲ تا ۲۴ بازیه. بعد از این دیگه در حقیقت بازی مصرف شده است و حتی اگه بخواین از ابتدا با گروه دیگه ای بازی کنین باید یک نسخه دیگه از بازی بخرید. چون حتی صفحه و کارتهای بازی در طول بازیها تغییر کردن و مثل اولشون نیستن! بازی Pandemci Legacy ظرف چند ماه اونقدر فروش کرد و محبوب شد که حتی تونست با سرعتی شگفت آور به رتبه دوم بازیها در سایت boardgamegeek.com برسونه.
T.I.M.E Stories
بازی time stories یکی از تا به حال موفقترین تجربه ها در به وجود آوردن بازیهای «روایتگر» بوده. این بازی هم در سبک همگروهیه. بازی تعداد زیادی کارت داره که نباید قبل از شروع بازی بهشون نگاه کرد یا ترتیبشون رو به هم زد. این کارتها جریان داستان بازی رو به صورتی که باید اتفاق بیفتن نشون میدن. بازیکنها شخصیتهای یک داستان هستن که باید در جریان بازی معماهای مختلفی رو حل کنن و ماجرای بازی رو جلو ببرن و در انتها به هدفی که در داستان براشون تعریف شده برسن. در هر مرحله تعدادی از کارتهای بازی در کنار هم روی صفحه قرار میگیرن و یک تصویر گسترده (پانوراما) از اتاق یا محلی که بازیکنها در اونجا قرار دادن رو نشون میدن. بازیکنها میتونن بخشهای مختلف این محل رو بررسی کنن یا با شخصیتهایی که اونجا هستن صبحت کنن. این کار با برگردوندن کارت مربوط به اون بخش از اتاق، یا کارتی که تصویر اون شخصیت روش قرار داره انجام میشه. در پشت کارت اتفاقاتی که در نتیجه این بررسی یا گفتگو میفته به صورت داستان گونه نوشته شده. اتفاقات یا چیزهایی که بازیکنها در اتاقهای مختلف میبینن میتونن به هم مربوط باشن و کمک کنن که بازیکنها بتونن معماهایی که بازی جلوشون قرار میده رو حل کنن و بتونن وارد مراحل بعد بازی بشن. ممکنه در جریان بازی اتفاقاتی باعث بشه که بازیکنها شکست بخورن که در این صورت بازی به حالت اول برمیگرده و بازیکنها دوباره از اول شروع میکنن. منتها این بار با اطلاعاتی بیشتر که میتونه کمکشون کنه بیشتر از بار پیش در داستان بازی جلو برن. مدت زمان کامل بازی برای اینکه بازیکنها در نهایت داستان رو به پایان برسونن حدود پنج شش ساعته. و بعد از اون بازی دیگه مصرف شده است و اگه بخواید که داستان جدیدی رو تجربه کنید باید یک بسته داستانی جدید برای بازی تهیه کنید.
Watson and Holmes
در این بازی بازیکنها کارآگاهانی هستن که در زمان شرلوک هلمز باید پرونده های جنایی رو حل کنن. در ابتدای بازی یک پرونده برای همه بازیکنها خونده میشه و بعد بازیکن ها تلاش میکنن تا اولین نفری باشن که به سوالات پرونده جواب بدن و اونو حل کنن.برای حل پرونده، بازیکن ها باید به محلهای مختلفی در شهر لندن برن و با شخصیتهای مختلفی حرف بزنن. این مکان ها به صورت کارتهایی هستن که جلوی بازیکنها قرار دارن. در هر مرحله از بازی بازیکنها باید بر اساس اطلاعاتی که تا به حال بدست آوردن تصمیم بگیرن که کدوم یکی از شخصیت ها یا مکان ها رو میخوان ملاقات کنن و تلاش کنن تا زودتر از بقیه به اون کارت دسترسی پیدا کنن و اطلاعات خودشون رو راجع به پرونده افزایش بدن. اطلاعات پشت کارتها به صورت داستان گونه نوشته شده، طوری که در نهایت احساس میکنید که مشغول خوندن یک داستان پلیسی هستید که خودتون کارآگاه اونید. اولین بازیکنی که بتونه جواب پرونده رو به درستی به دست بیاره برنده بازیه. جعبه بازی شامل ۱۳ پرونده است. بعد از بازی کردن هر پرونده، اون پرونده دیگه مصرف شده و قابل بازی کردن توسط همون بازیکنها نیست. چون اونها جواب مساله اون پرونده رو میدونن.
ممنون مسعود جان خیلی عالی مثل همیشه
نظر خودت در مورد اینجور بازیها چیه!؟ درسته 24 بار ممکن هست بازی کنی و تجربه خوبی داشته باشی اما فقط با یک گروه محدود! من که حس خوبی نداشتم با اینکه پاندمیک رو دوست دارم!
واقعا اسم خوبی گذاشتید بازی مصرفی! با اومدن season 2 هم فکر کنم روند این بازی ها ادامه داشته باشه!
شرایط این بازیها در خارج از ایران و داخل ایران مقداری متفاوتند. اصولن بردگیم رو باید جزو تفریحات به حساب آورد و هزینه اون از بخش مربوط تفریحات درآمد میاد. در ایران هزینه یک بردگیم درصد خیلی بیشتری از درآمد رو شامل میشه تا خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکایی. برای همین بهینه کردن این هزینه خیلی مهمتره. به همین دلیل من فکر میکنم همون طور که تو گفتی این جور بازیها به احتمال زیاد مناسب بازار ایران نیستن. ولی تصور کن که یه فیلم دوساعته در سینما برای چهار نفر نزدیک ۴۰ یورو میتونه هزینه داشته باشه که کمی کمتر از قیمت بازی پندمیک لگسیه. همین چهار نفر اگه ۱۵ بار بازی رو بازی کنن که تمومش کنن، شاید بیشتر از ۱۰ برابر سینما رفتن نسبت به هزینه ای که دادن تفریح کردن. ولی همون طور که گفتم این توجیح وقتی ممکنه که این هزینه بخش بزرگی از درآمد نباشه و بهینه کردن هزینه اونقدر برای خریدار اهمین نداشته باشه. وگرنه خریدار ترجیح میده که بازی ای رو بخره که بیشتر بتونه بازی کنه و در مقابل در خرید بردگیم بعدی صرفه جویی کنه.
درسته واسه بازار ایران مناسب نیست. منتقدان هم نگران بیشتر شدن این بازی ها هم هستند! مثل من!
perfect my friend
این مدل بازی ها که تم داستانی و ورژن هاشون به هم مرتبط هست برای برد گیم کافه ها خیییییلی مناسب هستن.چون معمولا مشتری های برد گیم کافه ها تنوع طلب و گیمر معمولی هستن.
کاملن موافقم. همون طور که در جواب کامنت آقای حسام گفتم ممکنه این بازیها برای بازار ایران مناسب نباشن، ولی مطمئنن همون طور که شما گفتید برای گیم کافه ها خیلی خوب هستن. مخصوصن بازیهایی مثل Time stories و Watson and Holmes که بازی بعد از بازی کردن تغییر هم نمیکنه و یک داستان میتونه بارها توسط گروههای مختلفی بازی بشه.
سلام
خیلی با وب سایتتون حال کردم، دسستون درد نکنه.
اگه امکان داره بازی Dark Seas رو هم توضیح بدید و فایلهاشو بزارید.
مرسی
خوشحالم که از سایت خوشتون آمده.
منظورتون این بازیه؟: https://boardgamegeek.com/boardgame/170146/dark-seas
متاسفانه من خودم این بازی رو ندارم که فایلهاشو اسکن کنم. عکس تمام قطعات بازی هم روی اینترنت نیست که بتونم از اونجا تهیه کنم.
متاسفانه این بازی خیلی جدیده و من هم دسترسی بهش ندارم که بتونم اسکن بازی و آموزشش رو بذارم.
خیلی ممنون از مطلب جالبتون
به نظرم تجربه ای که میتونه این سبک بازی ارائه بده خیلی متفاوته با بازیهای دیگه. یه تاثیر ماندگار و تکرارنشدنی با خودش میاره که من به شخصه خیلی دوست دارم و فراتره از هزینه یا تعداد ساعت بازی ( که به نظرم خیلی شاخص مهمی در قبال اون حس و حال نیست)
و اینکه میشه بعد از اتمامش بازی رو به دیگران داد که اونا هم تجربه کنن.
http://www.aparat.com/v/Snx5K